قیلی ویلی رفتن (غِ گَ دی دَ) قیلی ویلی رفتن یا کردن دل، قند تو دل کسی آب شدن. شایق و مایل به چیزی بودن. خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن. غنج زدن دل. (فرهنگ فارسی معین) ادامه... قیلی ویلی رفتن یا کردن دل، قند تو دل کسی آب شدن. شایق و مایل به چیزی بودن. خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن. غنج زدن دل. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا
قیلی ویلی رفتن غنج زدن، یا قیلی ویلی رفتن، دل. قند تو دل کسی آب شدن، شایق و مایل به چیزی بودن، خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن، دل ادامه... غنج زدن، یا قیلی ویلی رفتن، دل. قند تو دل کسی آب شدن، شایق و مایل به چیزی بودن، خبری خوش شنیدن و از آن مسرور شدن، دل فرهنگ لغت هوشیار